تاریخ اروپا – اروپای قدیم یا قرون وسطی
قارهی اروپا در عصر حاضر، مدینهی فاضلهای محسوب میشود که مردم سرتاسر دنیا، آرزوی زندگی در آن را دارند. قارهای که همه چیزش زیبا و رویایی است. از طبیعت بکر و چشمنوازش گرفته تا علوم و تکنولوژی پیشرفتهاش! اروپا امروزه در دنیا، آرمانشهری است که چون قطبی قوی، عاشقان پیشرفت و صلح را به سمت خود جذب میکند. بیشک شما نیز از این قضیه مستثنی نیستید و بیشک آگاهی از تاریخ اروپا، بخشی از تصورات شما را از اروپای پیشرفتهی امروز عوض خواهد کرد.
با اینوجود، اکثر افراد دربارهی گذشتهی قارهی سبز اطلاعات کاملی ندارند. تاریخ اروپای قدیم دروازهای از عجایب است که انگار مابین صفحات نمزدهی تاریخ معاصر اروپای پیشرفته، گم شده است. دلیل این امر شاید این باشد که خود اروپاییان بعد از آن اعصار، قصد بازگویی آن دوران را نداشتند و سعی داشتند آن را در نطفه خفه کنند.
با این همه، مطالعهی تاریخ اروپای قدیم، خالی از لطف نیست و اطلاعات جالبی را در اختیارتان خواهد گذاشت. اگر شما نیز جزء گروه عاشقان تاریخ، یا عاشقان قارهی اروپا هستید، این مطلب را از دست ندهید.
تقسیمبندی تاریخ اروپا چگونه است؟
بهطور کلی مورخان، سالهای گوناگونی را برای تقسیمبندی دوران تاریخ اروپا درنظر میگیرند و بر سر تعیین دقیق محدودهی سالی توافق ندارند. با این همه، در تعداد تقسیمها به عقیدهی یکسانی رسیدهاند. اکثر مورخان برای تقسیمبندی تاریخ اروپا سه دورهی کلی را درنظر میگیرند که عبارتند از:
- بخش باستان تاریخ اروپا
- بخش میانی یا قرون وسطی
- و بخش مدرن یا رنسانس
دوران باستان تاریخ اروپا، دورانی طلایی شکوه و عظمت
بیشک دوران باستان، عصری است که اروپائیان پیشرفتهی امروز، قصد دارند خود را در ادامهی آن دوران طلایی بدانند. عصری که اوج قدرت و عظمت پادشاهیهای یونان و روم باستان به حساب میآمد. در این عصر فلاسفهی بزرگی چون سقراط، حیات خود را پشت سر گذاشته و آثار مهم زیادی به قلم داناترین انسانهای تاریخ در این قاره، به تحریر درآمد. همچنین در این دوره، مردم به خدایان متعدد باور داشتند و پیشرفت و آسایش خود را از لطف آنها میدانستند!
قرون وسطی، گذشتهای تاریک از آیندهای روشن
پس از سقوط امپراطوری روم شرقی، خورشید پیشرفت و قدرت از آسمان اروپا غروب کرد و دوران نسبتا تاریکی در تاریخ اروپا شروع شد. دورانی که مورخان آن را به دلیل قرار گرفتن بین دوران باستان و مدرن، قرون وسطی مینامند. درواقع این دوران در تاریخ اروپای قدیم از سدهی 500 تا 1500 را دربر میگیرد و به سه دورهی قرون وسطی اولی، ثانوی و پایانی تقسیم میشود.
بیشتر اروپاییان، قرون وسطی را دوران بدی در تاریخ اروپا میدانند. این مسئله به حدی جدی است که عدهای این دورهی تاریخی را «DARK AGE» یا «دوران سیاه» مینامند! احتمالا از خود میپرسید دلیل این نامگذاری چیست؟ در ادامه شما را با اتفاقات این دوره بیشتر آشنا خواهیم کرد تا دلیل این نامگذاری را بهتر درک کنید.
قرون وسطی اولیه، تجلی بردهداری و سالهای سیاه توحش
قرون وسطی اولیه، در تاریخ اروپای قدیم، به آن عصری باز میگردد که نظام فئودالی بر سرزمین اروپا حاکم بوده است. شاید برایتان سوال باشد که نظام فئودالی چیست؟ اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، همان نظام ارباب و رعیتی خودمان است. در این سیستم مردم رعیتِ ارباب که فئودال نام دارد، هستند و برای او روی زمینهای کشاورزی کار کرده و بیشتر محصولات را تقدیم او میکنند. در مقابل، فئودال اجازه میدهد آنها در قلعهی او زندگی کنند و در مواقع جنگ، از رعیتها محافظت میکند.
شاید در نگاه اول، این سبک زندگی در قرون وسطی عادلانه به نظر برسد اما درواقع این سیستم، بیشتر به شکل بردهداری بوده است. به طوری که رعیتها نوکر بیچون و چرای فئودالها بودهاند و مورد ستم آنها قرار میگرفتند!
بیشتر بخوانید: ۱۰ موزه معروف اروپا برای دوستداران هنر
چه قشری در دورهی اولیه مورد احترام بودهاند؟
حال که از وضعیت تاسفبار اکثر مردم در اروپای قدیم مطلع شدید، شاید برایتان سوال باشد که چه قشری در این دوران اولیه، وضعیت اجتماعی-اقتصادی بهتری داشتهاند؟ در جواب باید گفت شوالیهها محبوبترین طبقهی این جامعه محسوب میشدند. دلیل این امر هم این است که معمولا آنها، ورزیدهترین و شجاعترین انسانهایی بودهاند که از مردم در برابر دشمنان محافظت میکردند.
به همین خاطر هم از طرف فئودال پاداش مادی زیادی میگرفتند و هم در میان رعیتها محبوبیت داشتند.
قرون وسطی ثانوی، برگشتن ورق قدرت و افتادن گوی قدرت به دست کلیسا!
بعد از گذشت سالها از قرون وسطی اولیه و تسلط بیچون و چرای فئودالها، سیستم جامعهی اروپایی دچار دگرگونی عظیمی شد. آن دگرگونی چیزی نبود جز قدرت گرفتن کلیسا و روحانیون اهل مسیحیت. در واقع موجی که دین و سیاست را یگانه میکرد، کلیسا را در رأس قدرت قرار داد. طوری که صاحبان کلیسا، فئودالها یا پادشاهان را تعیین میکردند و فئودالها دیگر نمیتوانستند مثل دورهی قبل، سرخود تصمیمی بگیرند!
جنگهای صلیبی، جرقهی تغییراتی بنیادین در جان اروپا
پس از مطلق شدن قدرت کلیسا در تاریخ اروپا، پاپ اوربان دوم در قرن 11، دستور حمله به سرزمین بیتالمقدس را صادر کرد. اینگونه جنگهای صلیبی که یکی از مهمترین تحولات تاریخی قرون وسطی محسوب میشود، کلید خورد. در واقع شروع این جنگها چند علت زیربنایی مهم داشت که عبارت بودند از:
- بیرون راندن کافران از سرزمین بیتالمقدس
- اعتقاد به ظهور حضرت مسیح(ع) از بیتالمقدس
- وجود غذا، غلات و ثروت فراوان در شرق، که مردم گرسنهی اروپا را تطمیع میکرد و…
تمام این دلایل باعث شعلهور شدن جنگ و اعزام اروپاییان به نبرد شد.
دوره پایانی قرون تاریک وسطی
دوره پایانی قرون وسطی، دورهای است که با سیاهی بیماری کشندهی طاعون و حملهی عثمانیهای مسلمان و فتوحات آنها سیاهتر از همیشه شد. با اینهمه، تغییرات مهمی در این دوره رقم خورد که زمینهی ظهور دوران طلایی رنسانس و دوران مدرن امروزه را فراهم کرد.
از جمله تغییرات مهمی که میتوان به آن اشاره کرد:
- ترجمه کتب مسلمانان: علیرغم اینکه اروپائیان نتوانستند در جنگهای صلیبی پیروزی مهمی کسب کنند، غنیمت بزرگی را از آن جنگ با خود به همراه آورند. آن غنیمت چیزی نبود جز کتب مسلمانان. اروپائیان با ترجمهی آن کتب توانستند به علوم مهمی دست یابند و دانش پیشرفتهی عصر حاضر را پایهریزی کنند.
- تضعیف خاک کشاورزی و سقوط نظام فئودالی: در اواخر قرون وسطی، به دلیل خشک شدن بسیاری از زمینهای کشاورزی و از رونق افتادن آنها، سیستمهای فئودالی نیز از رونق افتادند. همین مسئله باعث آزادی نسبی مردم از چنگال فئودالها شد.
- روی آوردن مردم به شهرنشینی: در آن زمان، مردمی که خود را از سیستم ارباب و رعیتی نجات داده بودند، به شهرنشینی روی آوردند. همین مسئله سبب ظهور طبقهی جدیدی در بطن جامعه شد که خود را «بورژوا» با شهرنشین میدانستند. افراد این طبقه، بیشتر خود را به تجارت مشغول کردند.
• و…
پایان قرون تاریک وسطی و طلوع آفتابی دوباره در تاریخ اروپا
تمام اتفاقاتی که در دورهی پایانی قرون وسطی رقم خورد، سبب شد که مردم اروپا بتوانند دوباره به دوران اوج خود، یعنی دوران باستان بازگردند. آنها به سبب انقلاب علمی و فرهنگی مهمی که اتفاق افتاده بود، نام این دوره را رنسانس یا تولد دوباره نامیدند. تا اینگونه دوباره به دوران درخشش قبل خود بازگردند. هنوز هم بناهای تاریخی بسیاری از این دوران باقی مانده که می توانید با همراه شدن با تور اروپا از آن ها بازدید کنید.
در آخر باید گفت، در دورهی وسطی، پادشاهی قدرتمند روی کار نیامد یا پیشرفت علمی مهمی اتفاق نیفتاد. با اینهمه این دوره برای مردم اروپا، دورانی سراسر از پند و اندرز بود. شاید سختکوشی مردمان امروز اروپا، میراث تلاش اجدادشان برای پشت سر گذاشتن آن دوران تاریک باشد. آنطور که تاریخ میگوید، مردم آن دوران، با همین سختکوشی و تحمل زیاد، توانستند پایههای اروپای نوین امروز را استوارتر پیریزی کنند.
به مطالعه ادامه دهید: 10 جاذبهی تاریخی اروپا که باید ببینید